حذف شایستگان آسیا از جام جهانی؛ درسی برای آیندگان
با حذف ژاپن و کرهجنوبی از جام جهانی ۲۰۲۲، پرونده آسیاییها در این تورنمنت بسته شد. دو تیمی که با شایستگی به مرحله یک هشتم نهایی رسیدند و نوید آیندهای درخشان را هم برای خودشان و هم برای فوتبال آسیا دادند. شاید اگر ژاپنیها کمی خوش شانس بودند میتوانستند در همان ۹۰ دقیقه کروواسی را از جام حذف کرده و کار را تمام کنند و خودشان راهی هشت تیم برتر جام شوند. در قیاس دو تیم راه یافته آسیایی به مرحله حذفی جام جهانی، واقعیت این است که ژاپن هم از نظر فنی بهتر بود هم از یک ثبات فنی و حرفهای برخوردار بود. ژاپن از همان شروع مسابقات و در مرحله گروهی با قدرت ظاهر شد، آرژانتین را شکست داد، اسپانیا را مغلوب کرد و به عنوان صدرنشین حریف کروواسی شد که با اقبال در ضربات پنالتی توانست موتور ژاپن را خاموش شد. ژاپنیها از نظر ذهنی و روانی هم برای جام جهانی آمادگی لازم را داشتند و زمانی که از آلمان در اولین مسابقه عقب افتادند خیلی زود توانستند شرایط را به نفع خود کرده و در نهایت برنده از زمین مسابقه خارج شوند. در پایان مسابقه با کروواسی هم زمانی که دستشان از رسیدن به جمع هشت تیم برتر جهان کوتاه شد مربی شجاع این تیم در برابر تماشاگران ژاپنی تعظیم کرد تا فرق فوتبال حرفهای و آماتور مشخص شود و ما بفهمیم که حداقل برای عذرخواهی کردن دیواری به بلندی زمین تا آسمان بین ما و ژاپن است. شاید خیلی برای کادر فنی و بازیکنان ما سخت است که پیشرفت بیادعای دیگران را میبینند و نمیتوانند تحمل کنند و میدانند که مثل آنها نمیشوند حتی اگر در لیگهای اروپایی بازی کنند و در نهایت چارهای ندارند جز اینکه آسمان و ریسمان ببافند و صدها مقصر را جلوی چشم دوستداران فوتبال علم کنند. کاش میدانستند فقط رشد فوتبالی نیست بازیکن و یک تیم را حرفهای و موجه جلوه میدهد، رفتار حرفهای هم شرط اصلی موفقیت و ماندگاری فوتبال است. سرمربی ژاپن این شجاعت را دارد که شکست را بپذیرد و سر تعظیم فرود آورد، ولی سرمربی ما حتما شجاعت ندارد که به نتایج تیمش افتخار میکند و درد آنجاست که مجیزگویانش هم با میخ و چکش اصرار دارند که بپذیریم مجموعه کادر فنی چقدر توانا بوده و دستاوردهای نداشتهاش را یکی پس از دیگری با این ادعا که چیزی از ارزشهای ما کم نمیشود یا کم نشده در روح و باورمان فرو کنند.
دیگر آسیایی که به مرحله یک هشتم نهایی رسید کره جنوبی بود که همراه با ژاپن هم آبروی آسیا را خریدید و هم قدرت خودشان را نشان دادند. کره جنوبی بدشانس بود که در مرحله حذفی به گیر برزیلی افتاد که سرحال بود و در همان نیمه اول با بازیکنان تکنیکی فوق العادهاش کار را تمام کرد. کره جنوبی اسیر شد، ولی چهره بازنده نداشت، با تمرکز بازی کرد، هدف داشت و یک گل زد و یکی دو گل دیگر نزد، شاید فقط شانس نداشت. کرهایها بیخیال نتیجه، پا به پای برزیل دویدند تا بازندهای سربلند باشند. اگر کمی منصف باشیم کرهجنوبی زمانی اوج گرفت که فایدهای برایش نداشت. آنها به خوبی ژاپن تورنمنت را آغاز نکردند و نتوانستند مانند ژاپن نمایش متفاوت و خیره کنندهای داشته باشند. آنچه که از دو تیم آسیایی باقی مانده در مرحله یک هشتم نهایی دیدیم همه را وادار کرد که بپذیرند در سالهای آینده ژاپن و کره پتانسیل لازم را دارند که به یکه تازی خود در آسیا ادامه دهند و از قالب فوتبال آسیا جدا شده و به عنوان تیمهای صاحب سبک و قدرتمند جهان خود را معرف کنند. واقعیت این است که ژاپن و کرهجنوبی فقط در فوتبال پیشرفت نداشتهاند آنها در عرصه اقتصاد، فرهنگ، صنعت، سیاست، مسائل اجتماعی و توسعه پایدار هم پیشرو هستند. پیشرفت در تمام عرصههاست که زمینه موقعیت فوتبالشان را هم مهیا کرده است. بازار مصرف جهان مملو از اجناس مرغوب ژاپنی و کرهای است، در عرصه فرهنگ میلیونها نفر کُشته و مُرده گروه موسیقی «بی. تی. اس» هستند و آنقدر صاحب نام، که قطر برای مراسم افتتاحیه جام جهانی آنها را دعوت میکند، سریالهای کرهای بیشترین تماشاگران را دارند و زبان کرهای به راحتی توانسته به مجموعه زبانهای خارجی موسسات آموزشی راه یابد. وقتی قصد دارند که یکی از کشورهای برتر دنیا باشند بیتردید به این نتیجه رسیدهاند که فقط نمیتوانند تک بُعدی رشد کنند. پیشرفت ورزش نیازمند توسعه تمام زیرساختهایی است که ما خیلی راحت و بیتفاوت از کنار آنها گذشتهایم و عجیب اینکه همچنان باور داریم که اگر فقط در ورزش و به خصوص فوتبال یکی دو بُرد داشته باشیم یعنی اینکه تمام مراحل پیشرفت و توسعه را فتح کردهایم. به همین روال انتخاب سرمربی تیم ملی نگاه کنیم. کمتر از یکی دو ماه به جام جهانی کیروش با کارنامه مشخص و عملکردی که نقدهای بسیار به آن است روی نیمکت تیم ملی مینشنید تا فقط برای خودش رزومه بی محتواتری دست و پا کند. آیا ژاپن و کره هم اینگونه مربی انتخاب کردند و با کمترین آمادگی به جام جهانی آمدند؟ شاید حتی ضعیفترین تیم این دوره هم مثل ما نبود. اینکه فقط ادای فوتبال را در آوریم که شرط فوتبال حرفهای نیست. بیست سال قبل ژاپن و کره جنوبی میزبانی مشترک بازیهای جام جهانی را بر عهده داشتند و این نوع میزبانی هم بعد از جام جهانی ۲۰۰۲ در جهان فوتبال مرسوم شد. در این بیست سال ما چقدر به معیارهای لازم برای گرفتن میزبانی یک تورنمنت کوچک توجه کردیم و آماده شدیم؟ حتی یک قدم هم بر نداشتیم. خندهدار است که میگوییم به قطر پیشنهاد دادهایم که میزبانی جام جهانی را با ما شریک شود. تفاوت شکست و پیروزی در همین مسائل پنهان است. گاهی وقتها این تفاوتها بسیار کلان و گاه بسیار اندک هستند، ولی مجموعه آنهاست که موفقیتهای یک نظام ورزشی را نشان می¬دهد.
ژاپن و کره مستحق این موفقیت بودند و باید به عنوان الگویی برای فوتبال آسیا باشند. البته اگر کسی مدعی نمیشود که ما بهترین هستیم. نمایندگان شرق آسیا با جام جهانی خداحافظی کردند، ولی میراث گرانبها و ارزشمندی به یادگار گذاشتند. هم توسعه فردی را نشان دادند همان رفتار ارزشمند سرمربی تیم ژاپن بعد از شکست و هم توسعه جمعی. جام جهانی آینده نشان میدهد که بعد از شکست، کدام تیم خواسته و کدام تیم خواهد خواست.